موفقیت کنسول بعدی نینتندو در یک صنعتی که از ابهام رنج میبرد، بسیار حیاتی است. با قرار دادن مشکلاتی در برابر اکس باکس و پلیاستیشن، سرنوشت صنعت کنسول به زیان یا سود بیشتری از انتشار بعدی نینتندو بستگی دارد. نینتندو همواره رهبر بازار بوده و چهار نسل از هفت نسل کنسول را تسلط شگفتآوری داشته است. با این حال، آنها هرگز به عنوان سرپرست صنعت موقعیت خود را مشخص نکردهاند و به جای آن تصمیم گرفتهاند که طبق تاکت آنها پیش بروند.
نینتندو به نظر میرسد همیشه از دنیای اکس باکس و پلیاستیشن جدا شده باشد، و بیان مباحث درباره آینده صنعت اغلب حضور آنها را حذف نموده است. این امر نشانه احترام به آنها نیست، بلکه تقریبا به این معنی است که نینتندو مستقل از رقبایش عمل میکند و به حرکات و اعمال آنها به ندرت واکنش نشان میدهد یا با آنها تعامل میکند.
اما نسل بعدی متفاوت است. فروش سختافزار اکس باکس ناامیدکننده است و سوالاتی در مورد آینده کنسول مطرح میکند. در همین حال، فروش پلیاستیشن 5 متوقف شدهاست که اندرز بین افراد در صنعت ایجاد میکند. نینتندو در حال حاضر با موفقیت کنسول سوئیچ پیش میرود، اما اگر جانشین آن موفق نباشد، پیامدهای آن برای کل صنعت میتوانند وخیم باشند.
مشکل واقعی با کوتاهبینی ناشران بازیها مربوط است. تمرکز آنها تنها بر روی سودهای کوتاه مدت است و شکستهای خود در هزینههای رو به افزایش توسعه بازی را رد نمیکنند که مسالهای طولانیمدت است. حتی پس از اختلالات اخیر مانند ویروس کووید-۱۹، آنها همچنان با استراتژیهای قدیمی عمل میکنند.
نینتندو از انتقاد مستثنی نیست. آنها نیز هزینههای رو به افزایش را تشخیص دادهاند، اما هنوز راهکارهای ملموسی ارائه نکردهاند. اگرچه نینتندو تعداد زیادی کنسول موفق داشته است، اما همچنین تعدادی زیادی از شکستها داشتهاست، مانند ان۶۴، گیمکیوب، و ویی یو. بنابراین احتمال آنکه سوئیچ ۲ ناراضیکننده باشد نباید در نظر نگرفته شود.
بازنگری در تاریخ کنسولها نشان میدهد که موفقیت ممکن است اعتماد به نفس را به همراه داشته باشد، همانطور که سونی با پلیاستیشن ۳ تجربه کرد، بدترین فروش کنسول خانگی خود را. در یک حالت بدترین، نسل بعد ممکن است با یک اکس باکس در مشکل، پلیاستیشن ۶ برای حمایت قوی از مجموعه بازیهای داخلی خود یا یک کنسول عجیب نینتندو با گرافیکهای قدیمی مواجه شود.
ما در معرض یک تقاطع در صنعت بازیها هستیم با مسیرهای ناپیدا شده. رهبران در صنعت ممکن است همانقدر که در موفقیت خود ادامه دهند، همانقدر هم خود را نابود نماید. اگر سوئیچ ۲ شکست بخورد، میتواند پایان صنعت کنسول را با چهرهی فعلی به رخ بکشد. آینده نامعلوم است و صنعت کنسول در تعلق معلق است.
یکی از سوالات مهم در صنعت کنسول این است که آیا بازیهای کنسول با رشد بازیهای تلفنهای همراه رقابت خواهند کرد. با افزایش محبوبیت گوشیهای هوشمند و دستگاههای تلفن همراه،بیشتر افراد برای سرگرمی خود به بازیهای تلفنهای همراه میپردازند. این یک چالش برای تولیدکنندگان کنسول است که تجربیات منحصربهفردی ارائه دهند که نمیتوانند در پلتفرمهای تلفنهمراه کپی شوند.
یک چالش کلیدی دیگر، فشار برای خدمات بازیهای ابری است. شرکتهایی مانند گوگل با استادیا و مایکروسافت با ایکسکلود، قصد راهاندازی استریمینگ بازی را مستقیما به دستگاهها دارند و نیاز به کنسولهای اختصاصی را از بین میبرند. این موضوعات سوالاتی را درباره تقاضای آینده برای کنسولهای فیزیکی و چگونگی سازگاری آنها با این منظر جدید پر میکند.
اختلاف درباره اختصاص یکتایی بازیها بر روی کنسولهای خاص وجود دارد. توسعهدهندگان بازیها اغلب توافقنامههایی با تولیدکنندگان کنسول برای عناوین منحصربهفرد میبندد که انتخابات بازیکنان را محدود کرده و ممکن است جامعه بازیکنی را تجزیه و تفکیک کند. این منجر به بحثها درباره انصاف و دسترسی به بازیها در کنار پلتفرمهای مختلف شده است.
مزایای کنسولها شامل سختافزار اختصاصی آنها است که تجربیات بازی بهینهشده، گرافیکهای برتر و گیمپلی جذابی را ممکن میکند. کنسولها همچنین یک دسته وسیعی از عناوین منحصربهفرد ارائه میدهند و اغلب حمایت قدرتمندی از بازیهای چند نفره محلی دارند.
همانطور که مشخص است، معلومات اضافه شده در بالا تفاوتها را در صنعت روشن میکند و در ارتباط با موضوع سوالات، چالشها و اختلافات خاص ذکر شده در متن نمیکند.