بازیهای نینتندو همیشه به مناسبتی شدهاند که هر سن و سالی را هم جذب خودشان کنند. با معرفی نینتندو سوئیچ، هیجان این بازیها به اوج رسیده است. با این حال، به همراه محبوبیت، هزینه سنگینی نیز همراه میشود. بسیاری از گیمرها، از جمله خودم، متوجه شدهاند که قیمت بازیهای دیجیتال نینتندو قابل توجهی بیشتر از نسخههای فیزیکی خودشان است.
به عنوان یک والدین، اخیراً خود را در دستهای غیرقابل تصور قرار دادم وقتی که دختر نه سالهام بر آن شد که برای خرید نینتندو سوئیچ، رغبت قویای را به نمایش بگذارد. پس از مدت زمان طولانی تفکر، تصمیم گرفتم تا شروع به ساخت یک مجموعه کوچک از بازیها برای او کنم. در همین حال وقتی قیمتهای بازیهای دیجیتال را در پلتفرم نینتندو مشاهده کردم، با یک شرایط مشکل روبرو شدم.
اولین نفری که به این موضوع توجه کرده بودند والدین خود بودند. حتی دخترم که طرفدار پر و پا قرصی از مجموعه بازیهای سوپر ماریو برزم ویدئویی است، نمیتوانست توجیهی برای گران شدن بازیهای دیجیتال درک کند. به رغم جاذبهای که داشتن بازیها در دستانمان بدون نیاز به نسخه فیزیکی داشت، تفاوت قیمت بین نسخه دیجیتال و فیزیکی به نظر غیرقابل توجیه بود.
برای جمعآوری اطلاعات بیشتر، به منابع آنلاین مراجعه کردم. دریافتم که قیمتهای بازیهای دیجیتال مانند Mario vs. Donkey Kong و Kirby’s Return to Dream Land Deluxe، با نسخههای فیزیکی آنها یکسان یا حتی بیشتر بودند. این مکتشفه باعث شد که در تعجب قرار بگیرم. چرا هر کسی برای یک نسخه دیجیتال، که ارزش ملموسی یا امکانات فروش مجدد را ندارد، بیشتر پرداخت کند؟
ممکن است نینتندو ادعا کند که استراتژی قیمتگذاری خود را به منظور حمایت از خردهفروشان فیزیکی و ایجاد بازار رقابتی است. با این حال، ارزش بازیهای دیجیتال همچنان محتوایی است که فراری است. نسبت به بازیهای فیزیکی که میتوانند مجدداً به فروش برسند یا به اشتراک گذاشته شوند، بازیهای دیجیتال همان سطح مالکیت را ندارند.
کودکان، به ویژه، همیشه در تغییر علایقشان هستند. دوام داشتن کپیهای فیزیکی بازیها و میتوانید آن را به فروش برسانید، اما همین امر در مورد بازیهای دیجیتال قابل اجرا نیست. این سوال را مطرح میکند که آیا پرداخت بیشتر بابت کمتر آیا واقعاً ارزش دارد یا اینکه نتیجهای از استراتژی قیمتگذاری در صنعت بازیهای ویدئویی است.
نینتندو تنها در این روند نیست. بسیاری از شرکتها به سمت مدل اجارهای در حال گذار میکنند، جایی که گیمرها واقعاً مالک بازیهای خود نیستند. برای مثال، مایکروسافت در حال بررسی بازی کردن مبتنی بر ابر، و وقتی زمانی را به سمت سختافزارهای فیزیکی رها میکند. بنابراین، بازی کردن به سمت یک تجربه فراری بیشتر در حال حرکت است که با نسلهای آینده همخوانی نخواهد داشت.
به عنوان شخصی که در عصر کارتریجها و اسکناسهای بازی بزرگ شد، به ایده جمعآوری و حفظ تاریخ بازیهای ویدئویی محبت دارم. از این نگران هستم که نسلهای آینده فرصتی مشابه را برای بازدید مجدد از خاطرات کودکی خود در دههها بعد نخواهند داشت، زیرا فضای دیجیتال خالی و موقت میشود. شاید تصمیم اخیر شرکت آتاری برای بازنشر کارتریجهای بازی کلاسیک، گامی در مسیر درست باشد که برای نسلهای آینده به حفظ ذات جسمانی بازیهای ویدئویی بپردازد.
اگرچه به نظر ممکن است سرسخت و متضاد با روند فناوریکنونی باشد، امیدوارم که سختافزارهای نینتندو در آینده، به روح آتاری پیوستهتر باشند و به جای پیروی از مسیر شرکتهایی مانند یوبیسافت، بدیل نسخههای الکترونیکی را بخرید، گزینه خرید کارتریجهای فیزیکی را پذیرفته باشد.
The source of the article is from the blog hashtagsroom.com