صنعت بازی: آیا مدیران و مدیران ارشد واقعا به بازیها اهمیت میدهند؟
صنعت بازی ها به تازگی موضوع گرمی از بحث برخوردار شده است، و بسیاری از افراد سوالاتی در مورد توانایی آنهایی که مسئول هستند مطرح میکنند. آیا این مدیران واقعا به بهبود و خوبی صنعت بازی مشغول هستند؟ این نگرانی تا به نامآوریهای مشهوری مانند نیل دراکمن و هیدئو کوجیما گسترش یافته است.
بازی کردن یک سرگرمی شگفتانگیز است که تلاش بیوقفه افراد بیشماری را برای ایجاد تجربیات جذاب میطلبد. اما، آواهایی که اغلب از صنعت میشنویم آن مدیرانی هستند که به نظر میرسد از علاقه به بازی فاصله دارند. احتمالا افرادی مانند بابی کوتیک به دراکشن به اکتیویژن به مدت طولانی برای عشق به بازی درگیر نماندهاند. به همین ترتیب، چهرههای پشت شرکتهای بزرگی چون الکترونیک آرتس و یوبیسافت ممکن است به طور ضروری علاقه واقعی به پیشبرد حدود هنر تعاملی نداشته باشند.
این پدیده تنها مربوط به صنعت بازی نیست. مداخلت مدیران اغلب فیلمها را خراب میکنند و از این رو مسایل مشابه در دنیای بازیها نیز پیش میآید. اما، به دلیل طبیعت مخفیانه تولید بازی، ما به ندرت داستان کامل را دریافت میکنیم.
در مصاحبهها، این مدیران ممکن است علاقه خود را به بازیها تظاهر کنند، اما تظاهر آنها اغلب مشخص میشود. درک آنها از بازی محدود به تماشا کردن کسی که چند دقیقه از بازی فورتنایت بازی میکند میشود. در حالی که برخی مدیران مانند فیل اسپنسر ممکن است درک عمیقتری داشته باشند، اما اولویت آنها اغلب به دلایل مالی شخصی آنها متمرکز است نه به بهبود واقعی بازیها یا کنسولها.
در ضد وزن، توسعهدهندگان که در مرکز ایجاد بازیها قرار دارند تضحیههای قابل توجهی میکنند. آنها وقت خود را سرمایهگذاری میکنند، دستمزد پایین را قبول میکنند و با تهدید مداوم از دست رفتن موقعیت مواجه هستند. توسعهدهندگان بیوقفه کار میکنند، اغلب وقت خود را فدا میکنند وقتی خانوادهشان و را به عبور از زمان با آنها برای افزایش محفلهای شرکت.
رفتار برخی مدیران بسیار ناامیدکننده است. سرآمدهان تیک تو به عنوان مثال به دلالت بر موفقیت مالی بازی گرند تفت آتو را میخورد اما ممکن است درک واقعی از آنچه یک بازی را واقعا تعیین میکند نداشته باشد. این گونه مدیران بیشتر بر نتیجه مالی از صداقت هنری بازیها اولویت قرار میدهند.
این نادیده گرفتن برای صنعت بازی توسعه وقایع اخیر بدتر نشان داده شدهاست. شرکتها تعداد زیادی از کارمندان را اخراج کردند، تمرکز تنها بر روی دنبالهها و ترک کردن بازیهای پرطرفدار به روی تیترهای خدمات زنده، که از روی آنها فرصت موفقیت کمی دارند.
ولی حتی در دامنه توسعه بازی، افرادی هستند که ممکن است با بالاترین منافع صنعت هماهنگ نباشند. افرادی چون هرمن هولست در پلیاستیشن و نیل دراکمن در ناتیداگ ممکن است استعداد داشته باشند، اما جانبیت و ترجیحات آنها میتواند توانایی آنها را در رهبری صنعت تحتتأثیر قرار دهد.
زمانیکه صنعت ادامه مییابد و شرکتهای بزرگتر تعداد بیشتری از توسعهدهندگان را به خود میگیرند، افراد خلاق دچار کمترین کنترلی روی خلقهای خود مییابند. تأثیر واسطهها و مدیریت بالاتر توان باورهای واقعا خلاقانه پشت بازیهای محبوب ما را کم میکند.
در پایان، ضروری است که در مورد انگیزهها و تعهدهای مدیران صنعت بازی مطالعه گردد. در حالیکه ممکن است استثناءها وجود داشته باشد، اما انطباق عمده این است که آنها از مالیات روی عشق و صدق به بازیها پیشی میروند. برای صنعت، یافتن رهبرانی که به واقعا از محیط اهمیت و همواره به تلاش برای ایجاد بهترین تجربیات ممکن برای گیمران جهانی اهمیت دارد.
پرسشهای کلیدی مرتبط با موضوع:
1. آیا مدیران صنعت بازی واقعا به بهبود و خوبی صنعت بازی مشغول هستند؟
2. چطور رفتار این مدیران بر توسعه بازی و تجربه بازی کلی تأثیر دارد؟
3. چه چالشها یا اختلافاتی با تأثیر مدیران صنعت بازی مرتبط است؟
4. چگونه اولویتبندی افزایش مالی بر یکپارچگی هنری بازیها تأثیر دارد؟
5. نقش مدیران در بحرانهای اخیر مانند اخراج کارمندان و تمرکز بر روی عنوانهای خدمات زنده چه است؟
مزایای مدیران علاقهمند و پرتلاش صنعت بازی:
1. آنها میتوانند اولویتبندی جامهاستیلی و نوآوری بازیها را داشته باشند که منجر به ایجاد تجربیات منحصر به فرد و فریاد آور میشود.
2. علاقه واقعی آنها به بازی میتواند آنها را برای انتخاب تصمیماتی که هم به صنعت و هم به بازیکنان استفاده میکند، تحت تأثیر قرار دهد.
3. آنها میتوانند محیط پشتیبانیکننده و تغذیهکنندهای برای توسعهدهندگان ایجاد کنند که آنها را به ایجاد بهترین آثار خود الهام میدهد.
معایب اولویتبندی مالی مدیران:
1. انگیزههای مالی میتواند منجر به تخلیه بازیهای موفق برای عنوانهای کمابتکار و پروفیتدارتر زنده ماند.
2. دیداری خلاق توسعهدهندگان ممکن است تضمین شود یا تحت سایه تصمیماتی که توسط مدیران در حال دنبال سود سازی اتخاذ میشود جای گیرد.
3. تمرکز بر موفقیت مالی ممکن است منجر به عدم اطمینان شغلی و اخراج توسعهدهندگان یکباره بعد از تکمیل بازی، بدون توجه به کیفیت آن شود.
چالشها یا اختلافات کلیدی مرتبط با مدیران صنعت بازی:
1. سوالاتی در مورد درک و علاقه واقعی آنها به بازیها و همچنین انگیزههایشان برای رهبری صنعت.
2. برخورد احتمالی بین توجههای مالی و یکپارچگی هنری بازیها.
3. تأثیر تصمیمات مدیریتی بر شرایط کار توسعهدهندگان، امنیت شغلی و آزادی خلاق.
پیوندهای مرتبط:
1. GamesIndustry.biz: منبع پیشروی خبر و تجزیه و تحلیل در مورد صنعت بازی، موضوعاتی از جمله نقش مدیران، روند صنعت و اختلافات را پوشش میدهد.
2. PC Gamer: پیشنهاداتی راجع به صنعت بازی فراهم میکند و به بحثها درباره نقش و اعمال مدیران پرداخت میکند.
3. Gamasutra: یک پلتفرم برای حرفهایان صنعت بازی است که مقالات، تجزیه و تحلیل و مصاحبهها در مورد جنبههای گوناگونی از صنعت بازی ارائه میدهد، از جمله نقش مدیران.
The source of the article is from the blog hashtagsroom.com