در زمانی که سینما و بازیهای ویدیویی در حال ادغام با یکدیگر هستند، فیلمسازان به طور فزایندهای از دنیاهای غوغایی و داستانهای پیچیده صنعت بازیها به عنوان الهام برده و از آن استفاده میکنند. تنظیمهای موفقمند مانند مجموعه تلویزیونی HBO “آخرین از ما” و سری فیلمهای “رزیدنت اویل” بحث درباره تأثیر بازیها بر صنعت سینما را ایجاد کرده است.
تونی پیترا ارجونا، فیلمسازی که در دهه ۱۹۸۰ بزرگ شد، فیلم “ترون” را به عنوان یک تحول میشناسد که تأثیراتی بر مسیر خلاقانه او گذاشت. جلوههای نئونپررنگ و موسیقی مصنوعی این فیلم، اثری لامانع بر کار او گذاشت. او باور دارد که ترون، به طور معجزهآسایی، مادر همه فیلمهای بازیهاست. استفاده از تکنولوژی سهبعدی زودرس برای تصویر سازی دنیای بازی ویدیویی در فیلم، توانست تونی را به عنوان یک فیلمساز تحت تأثیر قرار دهد.
در کار خودش، تونی عناصری از بازیها مانند طراحیهای رنگی و نورپردازیهای نئون، را برای ایجاد یک واقعیت شبیهسازی شده به کار میگیرد. او از کتابهای بازی مانند Choose Your Own Adventure و Fighting Fantasy الهام میگیرد و عناصر بازی را به داستانها و ساختارهای موضوعی فیلمهایش وارد میکند.
لئون تان، رئیس استودیوهای آسترو، اعتراف میکند که بازیها تأثیری بر صنعت سینما داشتهاند، اما از زاویهای دیگر. او معتقد است که بازیهایی که داستانهای سینمایی دارند، بیشتر قابل انطباق به فیلم یا سریال هستند. او به موفقیت فیلم “آخرین از ما” به عنوان یک تطبیق موثر اشاره میکند و رشته فیلمی رزیدنت اویل را یکی دیگر از نمونههای موفقیت آمیز تطبیق بازی به فیلم به دلیل دنیای سینمایی آن و جذب مخاطبان علمی-تخیلی نام میبرد.
با وجود تطبیقهای موفق، مواقع یاباختهای نیز پیش آمده است. تونی در تلاشهای اولیه برای اقتباس تجربیات بازیها به صفحه بزرگ مانند صحنههای نبرد ناامیدبخش در فیلمهای مورتال کامبت دهه ۹۰ فکر میکند. با این حال، او پیشرفتهای کرده را تقدیر میکند، به عنوان مثال فیلم اخیر “Mortal Kombat” و صحنههای بهبود یافته دستکشیدنی آن را مورد بررسی قرار میدهد.
تأثیر بازیها بر سینما به مرور زمان ادامه دارد و فیلمسازان را به یافتن روشهای جدید برای جا هنجام آوردن عناصر بازی به داستانگویی خودشان میکشاند. مرزها بین سینما و بازی ویدیویی دو پهلو مبهم میشوند و به همکاریهای نوآورانه و هیجانانگیزی منجر میشوند که منظره تفریح را تعریف مجدد میکنند.
اطلاعات اضافی:
– یکی از موفقترین نمونههای تطبیق بازی ویدیویی، مجموعه فیلم “تومب ریدر” است که در آن آنجلینا جولی بهعنوان شخصیت آیکونیک لارا کرافت بازی میکند. این فیلمها به خاطر دنیای اکشن پر از هیجان و صادق بودن به روح بازیها تحسین شدهاند.
– ظهور تکنولوژی واقعیت مجازی (VR) باعث تقاطع بیشتر سینما و بازیها شده است. فیلمهای VR به بینندگان اجازه میدهند تا به دنیاهای فرارونده و با محیطها بهروشهایی که پیشازین فقط در بازیها ممکن بود، تعامل کنند.
– فیلمسازان با تکنیکهای داستانی تعاملی الهام گرفته از بازیها آزمایش میکنند. به عنوان مثال، فیلم “باندرسناچ” از مجموعه نتفلیکس “آینه سیاه” به بینندگان امکان میدهد که انتخابهایی داشته باشند که بر نتیجه داستانان تأثیر بگذارد، مانند یک بازی “انتخاب خودت ماجرا”
– صنعت بازیها نیز تحت تأثیر سینما قرار گرفته است. بسیاری از بازیهای مدرن شامل دنیای های برشهای سینمایی دارند که داستانگویی بر روی آنها را بهبود بخشیده و یک طراحی فلمی به تجربه بازی اضافه میکنند.
– افزایش برازش داستان در چند رسانهای، جایگاه خود را پیدا کرده است که یک داستان بر روی چند پلتفرم و رسانه، شامل فیلم و بازی، تعریف مجددی از تجربه داستانی را برای مخاطبان فراهم میکند.
سوالهای اصلی و پاسخها:
۱. چگونه بازیها تأثیر خود را بر منظره سینما گذاشتهاند؟
بازیها با قرار دادن تکنیکهای جدید داستانی، دنیاهای فرارونده و زیباییهای تصویری، تأثیر خود را بر منظره سینمایی رقم زدند. فیلمسازان بیشتر از گیم برای ایجاد فیلمهای بصری زیبا و دارای داستان سرشار استفاده میکنند.
۲. چند مثال موفق از اقتباس بازی به فیلم وجود دارد؟
تطبیقهای موفق بازی به فیلم شامل “آخرین از ما”، “رزیدنت اویل”، “تومب ریدر” و موارد دیگر میشوند. این فیلمها به دلیل توانایی آنها برای گرفتن جوهر بازیها و جذب هم به طرفداران و هم به افراد جدید تحسین شدهاند.
۳. چه چالشها در اقتباس بازیها به پرده بزرگ وجود دارد؟
یکی از چالشهای اصلی تعادل بین انتظارات طرفداران و نیاز به ایجاد یک فیلم که جلب مخاطبان گستردهتر را داشته باشد، است. یک چالش دیگر تبدیل عناصر تعاملی و فرارونده بازی به یک تجربه سینمایی غیرفعال است.
مزایا و معایب:
مزایا:
– ادغام سینما و بازی امکانات خلاق جدیدی برای داستانگویی فراهم میکند.
– تطبیقهای موفق میتوانند مخاطبان جدیدی را با بازیها معرفی کنند و برعکس.
– همکاری بین فیلمسازان و توسعهدهندگان بازی میتواند منجر به پروژههای نوآورانه و بیپیشنهاده شود.
معایب:
– اقتباس بازیها به فیلمها ممکن است یک وظیفه چالش برانگیز باشد، چرا که سخت است تعاملی و فرارونده بودن بازی را در یک متون روایی غیرفعال گرفت.
– اقتباسهای اجرای نادرست میتواند طرفداران را ناخوشحال کند و شهرت بازی و فیلم را بخطر بیندازد.
– تعادل درخواستها و خواستهای همزمان بین مخاطبان بازی و سینما کار دشواری است.
پیشنهاد شده:
– ۱۰ بازی ویدیویی بهتر از فیلمها الهام گرفته
– ۱۰ بازی ویدیویی مبتنی بر فیلمها
– عملکرد محبوبیت و محتویات جدید دیزنی